مدح و وفات حضرت معصومه سلاماللهعلیها
بیشتر آن چه که در فرقۀ ما مرسوم است سائلی کردنِ از فـاطمۀ معصومه است دختر بابِ حوائج شدنش حکمت داشت چون کریمه شد و بر باب کرم موسوم است چه مقامی است که معصوم "فداها" گوید؟! شأن او شأن امام است که نامعلوم است چهارده نـور به دل دارم و این بانو هم خواهر حضرت خورشید در این منظومه است نام زوّار حـریـمـش که بـهـشتی شدهاند در میان صُحُـف مـادر او مرقـوم است هر کسی عرض ارادت به مقامش نکند از عنایات غـریب الغـربا محروم است روز محـشر به محـبش برسد دار نعـیم سهم هر کس نشود نوکر او، زقّوم است حرمش جلوه به فردوس برین خواهد داد جنتِ بیحـرمش باغچهای موهوم است ســالهـا دوری بــابــا و بــرادر دیــدن گوشهای از غم و دردِ دل این مظلومه است در غریبی زیادش فقط این نکته بس است شیعـیانش نـشـنیدند که او مسـموم است |